ماجراهای نی نی من ( 17)
اوه ه ه ه ه ! خیلی خیلی وقته که نتونستم اینجا رو برای پسرم به روز کنم تا یه روزی که خودش خواننده اش میشه فکر نکنه یه سری از روزهاش فراموش شده ! اخرین باری که این خونه اب و جارو شد اواخر مرداد ماه بود و تا الان کلی اتفاقات و جریانات رخ داده که امیدوارم ذهنم بتونه یاری کنه تا بیشترین ها و مهمترین هاشو اینجا براش ثبت کنم . اواخر مرداد ماه مقارن با عید فطر و تعطیلی بود و همین فرصتی بود تا پسرک زمان بیشتری رو با عمه فرنگی اش بگذرونه . تو این مدت پسملی ما خیلی دلبسته به کازینش شده و واقعا نمی تونم تو ذهنم دلیلی براش پیدا کنم چون این در حالیه نه زمان زیادی رو برای هم میذارن نه اون خیلی باهاش بازی می کنه ، البته منکر این نیستم که خیلی خیلی پ...
نویسنده :
مامان صدرا
10:02