ماجراهای نی نی من (6)
تو پست قبلی یادم رفت یه موضوعی رو بگم که حالا می بینم بهتر شد یه پست جدا بهش اختصاص بدم !!!
بابام از همون ماه اول تولد صد*را براش هر ماه روز به دنیا اومدنش یه کیک می گرفت و این بهونه ای می شد برای دور هم بودن و ابراز محبت پدربزرگ به نوه اش !
تنها ماهی که کیک نخریدیم و نقدا هدیه رو دریافت کردیم ماهی که مامانم به خاطر یه عارضه کوچیک بیمارستان بستری بود و ما اصلا دل و دماغ هیچ کاری نداشتیم !!!
حالا پدربزرگ صد*را 11 کیک رو گرفته و ما باید دوازدهمین رو خلاصه تقبل کنیم !
ایشالا سایه این پدربزرگ بالای سر صد*را باشه سالهای سال !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی