تاخیر در گزارش احوالات پسرم !
شرمنده از وقفه زیادی که در نوشتن احوالات جنابعالی پیش آمد .
این دوران فراز و نشیب های خودش رو داشت . استارت انجام خریدهای لازم برای ورود جنابعالی ! و بعد از اون هم سفر 40 روزه به دیار عمه سهیلا .
در توضیح بخش اول باید بگم از اونجایی که مامانی کلا ادم عجولیه اردیبهشت و خرداد تقریبا بخش زیادی از خریدهای خورده ریز شما رو انجام دادم .
اولش خیلی سخت بود وسواس زیادی داشتم اما در نهایت تونستم خریدهای خوبی برات انجام بدم که تا اینجای کار هر کسی دیده خوشش اومده . ایشالا که شما هم در نهایت صحت و سلامت ازشون استفاده کنی .
الان هم تقریبا خریدهای بزرگ مونده - تخت و کمد ، کالسکه و کریر . اگر این چند قلم خرید هم انجام دیگه خیال مامانی راحت راحت میشه .
از سفر هم بگم که خیلی خیلی خوش گذشت . گرچه گاهی اوقات شرایط جسمانی من به علت وجود گل شما روبراه نبود اما روی هم رفته سفر خوبی بود که بابایی زحمت تدارکش رو کشیده بود و صد البته با میزبانی خوب عمه سهیلا و خونواده لذت سفر دوچندان شد .
تو کل سفر همه فکر و ذکر من و بابایی خرید برای شما بود .هر چیزی که میدیدیم و حدس می زدیم برای شما مناسبه سریع می خریدم و فارغ از بحث اضافه بار ! اونا رو تو چمدون جا می دادیم . امیدواریم که به خوبی از همشون استفاده کنی و لذت ببری .
شمارش نسبتا معکوس هم برای ورود شما آغاز شده . البته تا شمارش معکوس واقعی حدود 4 هفته باقی مونده .
خبر دیگه اگه شما بر اساس تاریخ دکتر پا به دنیا بگذارین چند روز بعدش بابایی عازم سفر حج میشه .
ناقلا همه میگن از خوشقدمی توئه ! بابایی رو هم پدر می کنی هم حاجی ! ایشالا که خیره .
اما من می مونم و یه عالمه تنهایی و دلتنگی . البته از الان دلتنگی تو نگاههای بابایی موج میزنه . همش میگه نمی دونم دلم میاد برم ؟ اما خوب سفر حج سفریه که ما تو رفتن و نرفتنش کاره ای نیستیم و اون بالایی طلبیدتش و حتما مصلحتی تو این سفر نهفته .
امیدوارم همه چی خوب پیش بره .
- خریدهای باقی مونده شما
-کارهای جابجایی خونه و فراهم اوردن مقدمات ورود شما
-زایمان و سلامت شما
-سفر بابایی و برگشتنش
-کارهای لازمه برای برگشتن پدر از حج
پسرم ازت می خوام که دعا کنی همه اینها که دغدغه های ذهن مامانی هست به خوبی و آرامش مرتفع بشه .
این مطلب درتاریخ ۱۳ شهریور ۸۹ یادداشت شده !